جدول جو
جدول جو

معنی خرگه قمر - جستجوی لغت در جدول جو

خرگه قمر(خَ گَ هَِ قَ مَ)
خرمن ماه. هاله. (از ناظم الاطباء). رجوع به ’خرگاه قمر’ و ’هاله’ و ’خرگاه’ و ’خرمن ماه’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَهَِ قَ مَ)
کنایه از هاله باشد و آن دایره ای است که بعضی اوقات از بخار بهم میرسد چنانچه ماه مرکز آن دایره می گردد. (برهان قاطع). برهون. برهنون. خرگاه ماه. خرگاه مه. خرمن ماه. خرمن مه. سابود. شادورد. شابود. (از شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ مَ نِ قَ مَ)
کنایه از هالۀ دور ماه است. خرمن مه. خرمن ماه
لغت نامه دهخدا